مثل یک گربه، همین جا، روی همین تخت، لم بده

زمان حال، همین اتاق است. در و پنجره را می‌بندم، پرده را می‌کشم و روی همین تخت در آغوشت فرو می‌روم. به یک ساعت نمی‌رسد؛ در حالی که تلاش می‌کنم از خواب بیدارت نکنم، آرام از آغوشت می‌خزم بیرون، نوک پا نوک پا می‌روم سمت پنجره و از گوشه‌ی پرده با ترس به بیرون خیره می‌شوم. چند ثانیه بعد قفل در و پنجره را چک می‌کنم و از کشیده شدن کامل پرده مطمئن می‌شوم و باز آرام می‌خزم در آغوشت. هنوز هستی. هنوز هستم.

۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
MENU
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان