نارنگی

موسیقی پاییز امسال برای من On the Nature of Daylight از Max Richter است. عصرها که خانه خلوت می‌شود و نورها کم‌تر و کم‌تر، می‌گذارم نت‌هایش ذره ذره در وجود خودم و پتوسم پخش شود. نارنگی پوست می‌کنم و به خودمان فکر می‌کنم. به پاییز سال بعد. به پاییز سال بعدترش. به اولین پاییز خانه‌مان. به تمام پاییزهایی که با هم خواهیم بود. به نارنگی‌هایی که با هم پوست می‌کنیم. می‌شود خانه‌مان به جای شوفاژ بخاری داشته باشد؟ که پوست‌های نارنگی‌ها را با دقت رویش بچینیم و بوی پاییز بپیچد در سرمان؟ می‌گویند که این روزها باید عمیق‌تر از هر وقتی در حال فرو رفت و آینده را رها کرد. که کسی نمی‌داند پاییز سال آینده چه خبر است و آیا هنوز در خانه‌هامان محبوسیم و اصلاً آیا زنده‌ایم؟ اما عزیزترینم، من برای این حرف‌ها تره‌ هم خرد نمی‌کنم. هر روز به شاخه‌ی پتوسمان که از دیوار خانه‌مان بالا خواهد رفت فکر می‌کنم و از شدت شعف برگ‌هایش را می‌بوسم. هر روز به دریایی که اولین دیدار ما را در این فصل رقم خواهد زد فکر می‌کنم و می‌بینم که شن‌ها به کف پاهایم چسبیده‌اند. هر روز آفتاب را بر تن برهنه‌ام در کنار تو حس می‌کنم. زمان چیز مضحکی‌ست. آینده‌ی ما لباس حال به تنش پوشانده و نمی‌شود رهایش کرد.

۲
میم _
۰۵ آبان ۰۲:۳۸

امیدوارم بهزاد اینا رو بخونه

پاسخ :

اولین خواننده‌ی وبلاگ من بهزاد بود:))
و همچنان است:))
یگانه
۰۸ آبان ۱۶:۵۱

غزال، تو کلی کلمه داری تو بقچه‌ت و حسودیم شد. چون گم کردم کلماتمو.

پاسخ :

تو حتی وقتی که کلمه‌هات رو گم کردی هم بیشتر از تمام جهانیان کلمه توی بقچه‌ت داری یگانه. :*
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
MENU
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان