حباب

سعی کردم دلتنگیم رو با حباب‌سازی که دیروز غزل برام خریده به یه عالمه حباب تبدیل کنم تا شاید با ترکیدنشون دلتنگی من هم کمتر بشه. اما به خودم اومدم و دیدم که میون یکی از حباب‌ها، یه بزرگش، نشستم و دارم با دلتنگیم اوج می‌گیرم. در حالی که حباب‌هایی که ترکیدن تمام صورتم رو خیس کردن.

۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
MENU
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان