جمعه ۹ ارديبهشت ۰۱
سعی کردم دلتنگیم رو با حبابسازی که دیروز غزل برام خریده به یه عالمه حباب تبدیل کنم تا شاید با ترکیدنشون دلتنگی من هم کمتر بشه. اما به خودم اومدم و دیدم که میون یکی از حبابها، یه بزرگش، نشستم و دارم با دلتنگیم اوج میگیرم. در حالی که حبابهایی که ترکیدن تمام صورتم رو خیس کردن.