گر نبوسد در این بهار مرا، یار من نیست ای بهار سپید

یک. در سایه‌ی درخت ارغوان، روی چمن‌ها، سرت رو گذاشتی روی پام و دراز کشیدی. آفتاب از میون شاخه‌های ارغوان خودش رو به ما می‌رسوند و من موهات رو نوازش می‌کردم. گربه‌ای خودش رو به من چسبوند و ازم خواست که نوازشش کنم. با یه دستم موهای تو و با یه دستم گربه رو نوازش می‌کردم. موسیقی زیبایی به گوش می‌رسید. سرت رو چرخوندی و کف دستم رو بوسیدی.

 

دو. روی تخته‌سنگی در سایه‌ی درخت‌های خیلی سبز سرم رو روی پات گذاشتم و دراز کشیدم. موهام رو نوازش می‌کردی و باهام حرف می‌زدی. حرف‌های زیبا. پرنده‌ها آواز می‌خوندن. آفتاب از میون شاخه‌های درخت‌های بالای سرم عبور می‌کرد و مثل توری از نور روی تنم پخش می‌شد. خم شدی و پیشونی‌م رو بوسیدی.

 

سه. روی تخته‌سنگی نشستم و شونه‌ی چوبی‌م رو بهت دادم. موهام رو شونه زدی و تلاش کردی ببافی‌شون. تلاش اولت موفقیت‌آمیز نبود اما موهام رو کنار زدی و پشت گردنم رو بوسیدی. دوباره تلاش کردی و این بار با کمک من تونستی موهام رو ببافی و وقتی کشم رو پایین موهام بستی لبم رو بوسیدی.

 

چهار. کنار مسیری که از میون درخت‌ها عبور می‌کرد نشستیم. به بازوت آویخته بودم چنان که خوشه‌ای انگور از درخت تاک. مست بودم. مست بودیم. گردنت رو بوسیدم. نوک بینی‌م رو بوسیدی. و بعد دیدم که بوسه‌هات تک تک اومدن و ستاره شدن روی موها و صورتم.

۲
The Camel
۱۶ فروردين ۰۰:۰۸

بوسه شورش تَن علیه وضعیته.

روزگارت پر بوسه.

پاسخ :

شورش تن علیه وضعیت؛ چه تعریف زیبایی!
ممنونم! و روزگار شما هم پر از بوسه. :))
راسینآل نوشت
۱۶ فروردين ۱۴:۳۹

یک بوسه هم من اضافه کنم 
 

وقتی که لب هـا رو نشونی میری و بوسه پیشونی نسیبت میشه ^_^

پاسخ :

این بده. :)))))))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
MENU
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان